کد مطلب:314108 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:174

حیات مجدد
جناب حجةالاسلام و المسلمین آقای حاج شیخ احمد احمدی برای مؤلف كتاب حاضر دو كرامت این چنین نقل كردند:



[ صفحه 511]



1.در سال 1348 شمسی، در یكی از روزهای تابستان، زن دایی من نشسته و مشغول پاك كردن سبزی بود. و ما هم بچه ها را در سرداب جمع كرده بودیم و بازی می كردیم. بچه ی كوچكی حدودا 3 - 2 ساله هم بود كه كنار حوض با آب بازی می كرد. او یك دفعه، بدون اطلاع ما، به حوض می افتد. قریب نیم ساعت از افتادن او به حوض گذشته بود كه من از سرداب بالا آمدم و دیدم او روی آب، به حالت مرده، افتاده است. طفل را از حوض بیرون آورده، كنار حوض در باغچه گذاشتم و صدا زدم: زن دایی، بیا، سعید مرده است.

او آمد و فریاد زد: یا ابوالفضل العباس، یا ابوالفضل العباس علیه السلام، من این بچه را از شما می خواهم! و این در حالی بود كه هیچ امیدی به حیات كودك نبود و باید گفت كاملا مرده بود. در همین حال پدرش هم آمد و در حالی كه رو به قبله ایستاده بود، صدا می زد: یا امام زمان... من این فرزند را از شما می خواهم! ناگهان بچه ی مرده در بغل مادر شروع كرد به گریه كردن، و به عنایت حضرت قمر بنی هاشم ابوالفضل العباس علیه السلام و حضرت حجة بن الحسن العسكری علیه السلام حیات مجدد یافت.

در حال حاضر، سعید زنده است و پس از طی تحصیلات، مهندس هم شده است. به شكرانه ی بازگشت حیات سعید، بعدازظهر آن روز مجلس روضه ای برگزار كردند كه آقا سید حبیب میانجی آمد و توسل به اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام جست.